مجله سرگرمی و مطالب برگزیده

سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

غزلی زیبا از حافظ
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش
ادامه مطلب...
۲۳ آبان ۹۵ ، ۲۱:۳۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نیلو فر

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید

یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا

بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید

بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید

چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید

خموشید خموشید خموشی دم مرگست

هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۴:۵۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نیلو فر

گربه شرودینگر و کوانتوم به زبان ساده

گربهٔ شرودینگر یک آزمایش فکری است که در سال ۱۹۳۵ از سوی اروین شرودینگر، فیزیکدان اتریشی، ابداع شد. این آزمایش که گاهی به صورت پارادوکس تعریف می‌شود، نشان می‌دهد که اگر قوانین مکانیک کوانتومی بر اشیای عادی و روزمره اعمال شود، چه اتفاقی می‌افتد.
ادامه مطلب...
۱۶ مهر ۹۵ ، ۱۹:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر

توماس ادیسون نبوغ یعنی

نبوغ یعنی یک درصد الهام گرفتن و نودونه درصد عرق ریختن . ادیسون
Genius is one per cent inspiration and ninety-nine per cent perspiration


۱۶ مهر ۹۵ ، ۱۸:۱۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
نیلو فر

چگونه بدونه سکه شیر یا خط بیندازیم

چگونه بدونه سکه شیر یا خط بیندازیم؟

شیر یا خط نوعی بازی دونفری است با سکه، و آن چنان است که یکی از دو نفر سکه‌ای در دست گیرد و از طرف بپرسد «شیر یا خط؟» طرف بگوید شیر یا بگوید خط، و او سکه را به زمین زند و یا به هوا پرتاب کند تا بر زمین افتد؛ اگر آن سوی از سکه که مخاطب گفته‌است بر روی زمین آمد برده وگرنه باخته‌است.

ادامه مطلب...
۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۸:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر

سه پرسش سقراط

سه پرسش سقراط
                 
 
هر زمان شایعه ای روشنیدید و یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید :
 
در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت :  سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟
 
سقراط پاسخ داد : " لحظه ای صبر کن.قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تومی خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی." مرد پرسید : سه پرسش؟ سقراط گفت : بله درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم بامن صحبت کنی،لحظه ای آنچه را که قصدگفتنش را داری امتحان کنیم.
 
اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد :" نه،فقط در موردش شنیده ام ."سقراط گفت : "بسیار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبردرست است یا نادرست.
 
حالا بیا پرسش دوم را بگویم،" پرسش خوبی" آنچه را که در موردشاگردم می خواهی به من بگویی خبرخوبی است؟ " مردپاسخ داد :" نه، برعکس…" سقراط ادامه داد :" پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی درموردآن مطمئن هم نیستی بگویی؟" مردکمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
 
سقراط ادامه داد :" و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟" مرد پاسخ داد :" نه ، واقعا…"سقراط نتیجه گیری کرد :" اگرمی خواهی به من چیزی رابگویی که نه حقیقت داردونه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من می گویی؟!!

۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر

کودکی که از تاریکی می‌ترسد را می‌توان بخشید

کودکی که از تاریکی می‌ترسد را می‌توان بخشید
تراژدی زندگی زمانیست که مردی از روشنایی بترسد . . .

۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر

غم رفتن چه خوری چون به از آن می‌آید

یا رب این بوی خوش از روضه جان می‌آید

یا نسیمیست کز آن سوی جهان می‌آید

یا رب این آب حیات از چه وطن می‌جوشد

یا رب این نور صفات از چه مکان می‌آید

عجب این غلغله از جوق ملک می‌خیزد

عجب این قهقهه از حور جنان می‌آید

چه سماعست که جان رقص کنان می‌گردد

چه صفیرست که دل بال زنان می‌آید

چه عروسیست چه کابین که فلک چون تتقیست

ماه با این طبق زر به نشان می‌آید

چه شکارست که این تیر قضا پرانست

ور چنین نیست چرا بانگ کمان می‌آید

مژده مژده همه عشاق بکوبید دو دست

کانک از دست بشد دست زنان می‌آید

از حصار فلکی بانگ امان می‌خیزد

وز سوی بحر چنین موج گمان می‌آید

چشم اقبال به اقبال شما مخمورست

این دلیلست که از عین عیان می‌آید

برهیدیت از این عالم قحطی که در او

از برای دو سه نان زخم سنان می‌آید

خوشتر از جان چه بود جان برود باک مدار

غم رفتن چه خوری چون به از آن می‌آید

هر کسی در عجبی و عجب من اینست

کو نگنجد به میان چون به میان می‌آید

بس کنم گر چه که رمزست بیانش نکنم

خود بیان را چه کنیم جان بیان می‌آید

۳۰ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر

بهترین لذت در دنیا انجام دادن کارهایی است که ...

۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر

سخن بزرگان پائولو کوئیلو سعی کن آنقدر کامل باشی که

پائولو کوئیلو سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد


سخن بزرگان

۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۱۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
نیلو فر